چشمها را باید شست
از مراسم ختم دايي كه توي شهرستان بود برمي گشتم
داداش گفت برسونم خونه تون
به داداش گفتم که من رو برسون خونه مون
گفتم كه خسته اي و من خودم مي رم
گفت خسته ام خودت با اتوبوسها برو!
تو مسير من و گذاشت ايستگاه اتوبوس تند رو
یه جایی من رو پیاده کرد و تا ایستگاه اتوبوس کلی پیاده روی کردم
سوار اتو بوس شدم صندلي خالي بود و نشستم .
اتوبوس خیلی دیر اومد و چند ده متر جلوتر نگه داشت. کلی دویدم تا رسیدم!
اتوبوس مملو بود از آدمهایی که از سر کار بر می گشتند خونه! به زور چپیدم تو!!!
هواي داخل اتوبوس نسبتا سرد بود
هوای داخل اتوبوس وحشتناک گرم بود و بوهای زیادی هم میومد
يكي از مسافرين خيلي محترمانه از راننده خواست كه بخاري رو روشن كنه
یکی از مسافرین شروع کرد بد و بیراه گفتن و انتقاد نامحترمانه از وضعیت موجود!
و راننده هم بخاري رو روشن كرد و هوا كمكم گرم تر شد
و راننده هم زد رو ترمز و خیلی عصبانی گفت همینیه که هست. نمی خوای به سلامت!
چند ايستگاه جلوتر كه صندليها پر شده بود مرد ميانسالي با كلي وسايل و چند قرص نان سنگك سوار شد
چند ایستگاه جلوتر پیر مردی سوار شد
نوجووني كه روي يكي از اين صندلي برعكسها نشسته بود و با موبايلش بازي مي كرد متوجه شد و سريع بلند شد كه اون بنده خدا بشينه
و نوجوونها و جوونتر ها خودشون رو زدن به کوچه علی چپ که مثلا ندیدنش و جاشون رو سفت چسبیدند!
طبق معمول تعارفاتي رد و بدل شد و بالاخره مرد نشست
یکی به یه نوجوون گفت که جاش رو به پیر مرد بده . ولی اون گفت که داره با موبایلش بازی می کنه و نمی تونه جاش رو به پیرمرد بده
ايستگاه بعد صندلي روبرويي خالي شد و مرد ميانسال ديگه اي كه كنار صندلي خالي نشسته بود از مرد اول خواست كه جاش رو عوض كنه ( صندلي برعكسها حال به هم زنند )
ایستگاه بعد یه صندلی خالی شد و همه بدون اینکه به پیرمرد توجهی داشته باشند هجوم بردند برای تصرف صندلی! نزدیک بود دعوا بشه و جوون قلچماغی که دور گردنش یه متر می شد نسشت!
مرد دوم خيلي با مهرباني و عطوفت مرد اول رو كمك كرد براي جابجايي وسايل
ايستگاه بعد من كارت يكي از خانومها شارژ نداشت و از من كارت ديگري براي پرداخت هزينه استفاده كرد و من هم تعارفاتي كه بينشون براي دريافت هزينه كرايه اتوبوس رد و بدل مي شد مي شنيدم
ایستگاه بعد من كارت يكي از خانومها شارژ نداشت و راننده هم تقاضای پول کرد و توی اون شلوغی تا خانومه از توی کیفش پول در بیاره و برسونه دست راننده کلی معطل شدیم!
ايستگاه بعد خانومي سوار شد و از راننده درخواست كرد كه كمي منتظر بشه
ایستگاه بعد خانومی سوار شد و از راننده درخواست كرد كه كمي منتظر بشه ولی راننده گوش نکرد و راه افتاد ! با داد و بیداد و فحش و بد و بیراه خانومه ترمز زد و در رو باز کرد و خانومه پیاده شد.
هيچكس بعد از سوار شدن خانومي كه نوزادي در بغل داشت توي دلش به خاطر انتظار اعتراضي نداشت .
هیچکس به اینکه شاید خانومی حامله یا نوزادی توی بغل و یا پیرزنی ناتوان می خواد به اتوبوس برسه فکر هم نکرد!
پياده كه شدم بقيه مسير رو با تاكسي رفتم
از اتوبوس پیاده شدم و یه مسیر رو تا خونه با تاکسی باید می رفتم
تاكسي كه نبود . يه بنده خدا براي اينكه كمكي كرده باشه و چند نفري رو از سرما نجات داده باشه توي مسيرش من رو هم سوار كرد.
تاکسی بود ولی حوصله ترمز زدن نداشت! نصف مسیر رو توی سرما پیاده رفتم تا یکی سوارم کرد!
پياده كه شدم پول دادم و نگرفت
اصرار كردم و گفت خورده ندارم!
پیاده که شدم گفتم چقدر می شه؟ هزینه دربستی رو گفت!!!!!! اعتراض کردم. دیدم دستی کشید و اومد پایین و ...
با اصرار و با كراهت قبول كرد و من به خونه رسيدم.
دیدم زورم نمی رسه با کراهت پول رو بهش دادم
توي اون لحظاتي رو كه تا خونه پياده مي رفتم از اين همه صفايي كه توي مردم ما موج مي زنه شاد بودم و به ايراني بودن خودم مي باليدم
توي اون لحظاتي رو كه تا خونه پياده مي رفتم از این همه تنگ خلقی ها خسته شده بودم و بیزار از این شهر و مملکت گل و بلبل
اينها اتفاقاتي بود كه توي يك مسير تو كسري از يك ساعت اتفاق افتاده بود. با اينكه آفتاب غروب كرده بود و مردم خسته از تلاش يك روز كاري براي استراحت به خونه هاشون مي رفتند ، ولي كسي غر نزد ، نناليد ، عصباني نبود و خستگي اش رو به ديگران منتقل نمي كرد
اینها اتفاقاتی بود که توی یک ساعت دیده بودم و اگه قرار باشه یک روز ویا یک عمر توی این شهر زندگی کنم و به کارم مشغول باشم چه بلایی سرم میاد
همه انرژي مثبت به هم مي دادند و راضي به نظر مي رسيدند .
همه از آدم طلبکارن و برات جونی نمی ذارن که بخندی و شاد باشی.
هموطنهاي گلم توي اين دنيا تك اند ( آيكون به خدا )
مطالبی که با هایلات می شه خوند واقعی نیستند و اگه تفکر منفی باف داشته باشیم سرمون میاد.
اگه می خوای جور دیگه ای ببینی کنترل+آ رو بزن تا ببینی
پ.ن. : با تشکر از کسی که با جستجوی مملکت ریدمال به وبلاگ من سر زد .